سه شنبه 22 دی 1394
اتفاق ها تجربه اند
و بعضی هاشان گران تمام می شوند...
مثلن دیر بفهمی بیهوده جنگیده ای!
روز های سختی ست اما می گذرند و تنها قدرت برایمان بیادگار می ماند !!
با یک طرح به روز می شوم :
گنجشک با درخت سقوط می کند
از صدای اره ها بریده است...
"صافحیان"
پ.ن :چارپاره ای جدید دارم اما مجال نوشتن نیست که بسیار خسته ام...و همچنان سبز!
پ.ن ٢: دل نیست كبوتر كه چو برخاست نشیند / از گوشه ی بامی كه پریدیم..پریدیم!!(وحشی)
سلام
امیررضا صافحیان هستم متولد فروردین ماه 1377 در نیشابور.
و مشغول به خواندن علوم کامپیوتر در شهید بهشتی تهران
به همراه ' رفیق شماره ۱۱۱۱ ' که این وبلاگ را می نویسیم .
بنده را نام خویشتن نبود
هر چه ما را لقب دهند آنیم !
"حضرت سخن-سعدی-"
------------------------
آنچـہ بر ما مے گذرد را در این وبگاه ببینید...
.:.:راستے صفحـہ هاے قبل رو هم چڪ ڪنیــــــــــد :.:.
------------------------
در گوشہ ای از تخت،مچالـہ
تنهایـے و اشعار معـــاصـر
نیمــــا و فــروغ و بهــبهــانے
هی گریہ بہ حالِ حالِ حاضِر !
#صافحیان
-------------------------
صرفا برای احتیاط :
استفادہ از اشعار و ترانـہ ها تنها باذكر منبع و اجازہ ے مولف آزاد است!
------------------------